اگر شما نیز کسب وکار مخصوص خود را دارید، احتمالاً به خوبی میدانید که کسبوکار شما با چه محصولات یا خدماتی فعالیت میکند و در چه حوزهای قرار دارد. اما آیا میدانید که برندسازی چیست و واژه برندینگ چه معنایی دارد؟ در حالت کلی، برند به مجموعهای از ویژگیهای ذهنی و احساسی گفته میشود که مشتریان و مخاطبان از یک محصول، خدمت، شرکت یا سازمان در ذهن خود دارند. برندینگ نیز فرآیندی است که طی آن این ویژگیها شکل گرفته و به مراتب تقویت میشوند؛ بنابراین، پیادهسازی صحیح سیاستهای برندینگ بدون درک دقیق مفهوم برند و برندینگ امکانپذیر نیست.
در این نوشته از سایت دکتر حسین یوسفی به بررسی کامل برندسازی پرداخته و اطلاعاتی جامع را در اختیارتان قرار دهیم. در ادامه این مطلب به بررسی این مفاهیم میپردازیم. پس در صورت نیاز تا انتهای این نوشته با ما همراه باشید.
برندینگ یا برندسازی چیست؟
در ابتدا، قصد داریم تا در مورد چیستی برندینگ صحبت کنیم و در ادامه به بررسی موارد مربوط به آن بپردازیم. در واقع برند، یک نام، نشان یا مؤلفه متمایزکننده است که به کمک آن میتوان یک شرکت یا محصول را از سایر موارد مشابه تشخیص داد. میتوان گفت، برند مجموعهای از ویژگیها، ارزشها و تجربیات است که مشتریان و مخاطبان نسبت به یک شرکت، محصول یا خدمات دارند. در واقع، برند چیزی بیش از یک نام یا لوگوی زیبا خواهد بود. این ویژگیها شامل کیفیت محصولات یا خدمات، ارزشهای شرکت، تجربه مشتری و سایر عوامل است.
بنابراین میتوان گفت، برندینگ فرآیند ایجاد و تقویت برند در ذهن مخاطبان هدف است که به شرکتها کمک میکند تا در ذهن مشتریان خود جایگاه ویژهای پیدا کرده و در رقابت با رقبا پیشی بگیرند.
تقویت برندینگ با بررسی و پیادهسازی 7 عنصر اصلی
بعد از بررسی عنوان برندسازی چیست؟ قصد داریم 7 عنصر اصلی برای تقویت آن را خدمت شما معرفی کنیم تا با پیادهسازی آن بهترین نتایج را در ارتباط با برندینگ خود بگیرید.
تعریف هدف
در بازار رقابتی امروز، هر برندی تلاش میکند تا با ارائه وعدههای مختلف، خود را از رقبا متمایز کند. اما تنها وعده داد شده، کافی نیست. آنچه که اهمیت دارد، داشتن یک هدف مشخص برای برند است. آلن آدامسون، رئیس طراحی و مشاور برندسازی شرکت Landor Associates، میگوید: «در بازاری که اعتماد مشتری پایین است و بودجهی مشتریان نیز محدود است، تنها وعدهی داد شده، یک برند را از برند دیگر متمایز نمیکند. بلکه داشتن یک هدف مشخص، مهم است.»
هدف کسب و کار را میتوان از دو دیدگاه کارکردی و هدفمند تعریف کرد.
دیدگاه کارکردی، بر کسب درآمد و سودآوری تمرکز دارد. به عنوان مثال، هدف کسب و کار یک شرکت تولیدکننده، تولید و فروش محصولات با کیفیت است.
دیدگاه هدفمند، بر ایجاد ارزش و بهبود شرایط زندگی جامعه تمرکز دارد. به عنوان مثال، هدف کسب و کار یک سازمان خیریه، کمک به نیازمندان است.
اگرچه کسب درآمد برای هر کسب و کاری مهم است، اما برندهایی که به چیزی فراتر از سودآوری میاندیشند، معمولاً موفقتر هستند. برای مثال، هدف کسب و کار شرکت IKEA، ایجاد یک زندگی روزمره بهتر برای همه است. این رویکرد، باعث میشود که IKEA برای مشتریان بالقوه جذابتر باشد و از رقبا متمایز شود.
ایجاد یکپارچگی
در ادامه عنوان برندسازی چیست؟ به بررسی یکپارچگی آن میپردازیم. یکپارچگی برند، به معنای این است که تمام پیامها و ارتباطات یک برند، در راستای یک هدف و ارزش مشترک باشند. این یکپارچگی، باید در تمام کانالهای ارتباطی برند، از جمله وبسایت، شبکههای اجتماعی، تبلیغات و محصولات، رعایت شود. برای ایجاد یکپارچگی برند، باید از صحبت کردن در مورد چیزهایی که ارتباطی با برند ندارند، خودداری کرد.
به عنوان مثال، اگر یک شرکت تولیدکننده کفش، در صفحهی فیسبوک خود، عکسی از یک حیوان خانگی منتشر کند، این عکس، ارتباطی با برند شرکت ندارد و باعث ایجاد سردرگمی در مخاطبان میشود. یکپارچگی، باعث میشود که برند، در ذهن مخاطبان، ماندگار شود و به وفاداری مشتریان منجر شود. در جریان ایجاد یکپارچگی در ارتباط با برندینگ، دریافت مشاوره دیجیتال مارکتینگ نیز میتواند نقش بسزایی داشته باشد.
ایجاد هیجانات
مشتریان، همیشه بر اساس منطق تصمیم نمیگیرند. برای مثال، ممکن است فردی هزاران دلار بیشتر برای خرید یک موتورسیکلت هارلی دیویدسون هزینه کند، در حالی که میتواند با بودجهی کمتری، موتورسیکلت دیگری با همان کیفیت بخرد. این تصمیم، بر اساس منطق نیست، بلکه بر اساس احساسات است. هارلی دیویدسون، با ایجاد یک انجمن برای مشتریان خود، از برندسازی عاطفی استفاده میکند. هارلی دیویدسون، با فراهم آوردن فرصتی برای مشتریانش برای احساس تعلق به یک گروه بزرگتر، توانسته است جایگاه خود را به عنوان برندی محبوب و متمایز تثبیت کند.
افزایش انعطافپذیری برند
در ادامه پاسخ به سوال برندسازی چیست؟ داریم: در دنیای امروز، که به سرعت در حال تغییر است، بازاریابان باید انعطافپذیر باشند تا بتوانند با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. انعطافپذیری، به بازاریابان این امکان را میدهد تا کمپینهای خود را با توجه به تغییرات بازار و نیازهای مخاطبان، تغییر دهند. اما این سؤال مطرح میشود که چگونه میتوان در عین حال که انعطافپذیر هستیم، یکپارچگی برند خود را نیز حفظ کنیم؟ پاسخ این سؤال این است که انعطافپذیری باید در چارچوب یکپارچگی برند باشد.
یکپارچگی برند، یعنی این که تمام پیامها و ارتباطات یک برند، در راستای یک هدف و ارزش مشترک باشند. انعطافپذیری، به بازاریابان این امکان را میدهد که در چارچوب یکپارچگی برند، تعدیلات و تغییراتی ایجاد کنند که باعث جذابیت بیشتر کمپینها و متمایز شدن برند از رقبا میشود.
به عبارت دیگر، برنامه بازاریابی مبتنی بر هویت برند، باید هم ثبات و یکپارچگی کافی داشته باشد تا قابل شناسایی باشد و هم تنوع کافی داشته باشد تا بتواند با تغییرات بازار و نیازهای مخاطبان، سازگار شود.
استفاده از ظرفیت کارکنان
برای اینکه برند شما در ذهن مخاطبان ماندگار شود، باید حس یکپارچگی و ثبات را در تمام ارتباطات خود با آنها ایجاد کنید. یک شیوهنامه برند، میتواند به شما کمک کند تا یک تجربه دیجیتالی منسجم ایجاد کنید. اما مهمتر از آن، این است که کارکنان شما بدانند چگونه با مشتریان ارتباط برقرار کنند و برند شما را به درستی معرفی کنند. اگر برند شما در تعاملات توییتری خود شوخ طبع است، منطقی نیست که وقتی مشتری با شما تماس میگیرد، با یک نماینده بدخلق و تندخو مواجه شود. در این صورت، مشتری احساس میکند که برند شما متناقض است و به آن اعتماد نخواهد کرد.
بنابراین، مهم است که تمام کارکنان شما، از مدیران گرفته تا نمایندگان فروش، از نحوه برقراری ارتباط با مشتریان و ارائه تصویری مثبت از برند آگاه باشند.
ایجاد تعهد و حس وفاداری
اگر مشتریانتان از برند شما راضی هستند، آن را به عنوان یک فرصت طلایی در نظر بگیرید. این مشتریان، به صورت رایگان، برای شما تبلیغات کرده و به جذب مشتریان جدید کمک میکنند. برای قدردانی از مشتریان وفادار خود، میتوانید اقدامات مختلفی انجام دهید. یک راه ساده، ارسال یک پیام تشکر است. این پیام، نشان میدهد که شما قدردان حمایت آنها هستید.
راه دیگری که میتوانید از مشتریان وفادار خود قدردانی کنید، ارائه پاداشهای کوچک است. این پاداشها میتواند شامل تخفیف، هدیه یا حتی یک تجربه منحصر به فرد باشد. علاوه بر این، میتوانید از مشتریان وفادار خود بخواهید که نظرات خود را در مورد محصولات یا خدمات شما به اشتراک بگذارند. این نظرات، میتواند برای جذب مشتریان جدید بسیار مفید باشد.
کسب آگاهی رقابتی نسبت به برند
در جریان سیستمسازی کسب و کار و در بخشهای پایانی مقاله برندسازی چیست؟ به اهمیت کسب آگاهی رقابتی نسبت به برند میپردازیم. رقابت، یک فرصت برای یادگیری و بهبود است. رقابت، یک فرصت برای یادگیری و بهبود است. رقبا، همانند خودتان، به دنبال مشتریانی هستند که شما نیز به دنبال آنها هستید. بنابراین، بررسی عملکرد رقبا، میتواند به شما کمک کند تا استراتژی خود را بهبود بخشید و ارزش بیشتری برای برند خود ایجاد کنید. به عنوان مثال، اگر رقیب شما، کمپین تبلیغاتی موفقی را اجرا کرده است، میتوانید از آن کمپین برای بهبود کمپینهای خود استفاده کنید.
یا اگر رقیب شما، اشتباهی کرده است، میتوانید از آن اشتباه برای جلوگیری از اشتباهات مشابه در کسب و کار خود استفاده کنید.
خلاصه مطلب
توجه داشته باشید که پاسخ به سؤال برندسازی چیست؟ صرفاً برای کسب و کارهای بزرگ نیست، بلکه نسخههای کوچک نیز باید در جریان نحوه راهاندازی کسب و کار خانگی، به این مهم توجه داشته باشند. امیدواریم مطالب بیان شده برای شما مفید و کاربردی واقع شده باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر در بخش کامنتها با ما در ارتباط باشید.