اکثر افراد تصور میکنند که دو واژه مدیریت و رهبری یکی هستند و آنها را به جای یکدیگر به کار میبرند که همین امر سبب بروز مشکلاتی در سازمان میشود؛ اما باید بدانیم که تفاوت مدیریت و رهبری بسیار زیاد است و این دو سمت شغلی وظایف گوناگونی را به عهده دارند. مدیریت و رهبری با وجود یک سری ویژگیهای شخصیتی مشترک، معنا و مفهوم متفاوتی دارند و در موقعیتهای مختلفی به کار میروند. این را بدانید که رهبران کارآفرینانی هستند که یک کسب و کار را راهاندازی میکنند و در مقابل مدیران، وظیفه اجرای عملیات این بیزینس را به عهده دارند.
برای درک بهتر این موضوع در ابتدا باید تعریف این دو واژه را بدانید. در این مقاله از سایت دکتر حسین یوسفی، به ارائه تعریف جامعی از دو واژه مدیریت و رهبری میپردازیم و سپس برای شفافسازی این موضوع تفاوتهای بین این دو را برای شما بیان میکنیم. پس تا انتهای این مطلب با ما همرا باشید.
مدیریت چیست؟
وظایف مدیریت از قبل برنامهریزی شده است که آنها به کمک زیردستان خود انجام میدهد. برنامهریزی، سازماندهی، راهنمایی و کنترل چهار کارکرد اصلی یک مدیر است که مسئولیت انجام آنها را به عهده دارد و بر تحقق اهداف سازمانی تمرکز میکند. افرادی که این عنوان شغلی را دارند، اقتدار و اختیار ارتقاء، استخدام یا پاداش دهی به کارکنان را بر اساس عملکرد و رفتار آنها دارند و در این راه از مشاوره کسب و کار کمک میگیرند. جهت کسب اطلاعات تکمیلی پیشنهاد میکنیم CEO کیست؟ وظایف مدیر ارشد اجرایی در سازمان را مطالعه بفرمایید.
رهبری چیست؟
رهبری از طریق برنامهریزی دقیق، چشم انداز و استراتژی تغییرات مثبتی را در سازمان ایجاد میکند و از طریق تأثیرگذاری بر دیگران توانایی رسیدن به هدف را در آنها به وجود میآورد. هر کسی با هر سمت شغلی میتواند رهبر باشد و با تشویق کارمندان، آنها را در رسیدن به یک هدف مشترک یاری میدهد و در پی آن است که تغییراتی در وضیعت موجود، ایجاد کند. آنها با برقراری ارتباط صحیح، راهنمایی و همکاری اطرافیان سبب افزایش اعتماد و همدلی آنها میشوند که این امر به نوبه خود بهره وری را ارتقاء میدهد.
تفاوت مدیریت و رهبری چیست؟
اینک که با مفهوم کلی مدیریت و رهبری آشنا شدید، در ادامه به ذکر تفاوت بین این دو میپردازیم. مطالعه تفاوت بازاریابی و فروش به شما در فهمیدن این موضوع کمک شایانی میکند.
رهبران الگو هستند، مدیران ریاست میکنند
زیردستان و همکاران، رهبر را الگویی برای خود میدانند در حالی که مدیر وظیفه مدیریت تیمها را به طور استاندارد بر عهده دارد. کارکنان به مدیر به عنوان فردی که برنامهها را سازماندهی میکند، به تعیین وظایف میپردازد و گزارشها را به مدیریت ارشد میدهد، نگاه میکنند؛ اما یک رهبر، زیردستان خود را تربیت کرده، با عهده دار شدن وظایف سخت خود را نمونه قرار میدهد و تیم خود را به افزایش تلاش تشویق میکند.
رهبران الهام بخش فعالیتها هستند، مدیران فعالیتها را کنترل میکنند
یک رهبر توانایی الهام بخشی به تیم خود را دارد و با افزایش انگیزه، اعتماد به نفس و حمایت، آنها را برای افزایش کیفیت کار تشویق میکنند؛ اما یک مدیر وظیفه مدیریت یک تیم را به عهده دارد و تلاش میکند افراد وظایفی را که به آنها محول شده به خوبی انجام دهند. آنها به جای تشویق به خلاقیت، تمرکز خود را روی حفظ نظم و انضباط میگذارند. در بعضی مواقع مدیران توانایی حفظ نظم را ندارند که در نهایت باعث عصبانیت، سختگیریهای بی مورد، تأخیرهای غیر ضروری و کاهش کیفیت کار ارائه شده توسط تیم میگردد.
رهبران نوآوری میکنند، مدیران سازماندهی میکنند
از تفاوت مدیریت و رهبری توانایی آنها در ارائه روشهای جدید در جهت سازماندهی بهتر فعالیتها در سازمان است. به طور مثال در روشهای مدیریت کیفیت جامع مانند کایزن همه افراد اعم از مدیر عامل تا کارکنان از طریق مشاوره و مشارکت در افزایش بهبود فعالیت همه کارکنان قدم بر میدارند. در شرکتهایی که افراد آن این اختیار را دارند که در صورت شناسایی هر مشکلی، راه حل و اصلاحاتی ارائه دهند انگیزه آنها زیاد است و دارای رهبران بیشتری نسبت به مدیران هستند.
رهبران ریسک میکنند، مدیران با احتیاط برنامهریزی میکنند
از ویژگیهای پیچیدهای که رهبران دارند، ریسکپذیری است که مانند شمشیر دو لبه است و گاهی اوقات نتیجه خوبی را به همراه ندارد. با این حال رهبران بدون ریسک کردن نمیتوانند موفق و پیشگام باشند؛ اما مدیران با بهرهگیری از کوچینگ کسب و کار محتاطانه عمل کرده و بدون برنامهریزی قبلی هیچ کاری را انجام نمیدهند. به همین خاطر مدیرانی که محتاط هستند نمیتوانند مدیر شوند.
رهبران الهام بخش تغییر هستند، مدیران ثبات را به ارمغان میآورند
گاهی اوقات ریسکهای رهبران نتایج و پاداشهای بزرگی را دارد و نکته مهم این است که وجود شمار زیادی از افراد ریسکپذیر در یک سازمان مطلوب نیست و به افرادی که باعث ایجاد ثبات میشوند و ریسک گریزند نیز احتیاج دارد. مدیران کسانی هستند که ثبات را در شرکتها ایجاد میکنند و تعامل مدیران و رهبران بسیار مطلوب است و عملکرد افراد را بهینه میکند.
رهبران برای آینده برنامهریزی میکنند، مدیران مسئولیتهای فوری را بر عهده میگیرند
وظیفه یک رهبر در سازمان این است که در شرایط حال، تغییر بازار را در نظر بگیرند و با تجسم کردن آینده جهت حرکت سازمان را تعیین کنند که مشاوره کسب و کارهای کوچک آنها را در این راه یاری میکند؛ اما یک مدیر به روی پیشبرد سریع کارها تمرکز میکند و این یکی از مهمترین تفاوت مدیریت و رهبری است.
رهبران کنشگر هستند، مدیران واکنشگر
رهبران انطباقپذیر هستند و قادرند زیر دستان خود را با توجه به موقعیت بازار هدایت کنند؛ همچنین با دادن انگیزه به نیروی کار خود آنها را برای عبور از تنگناها آماده نگه میدارند. به همین خاطر به آنها کنشگر نیز میگویند؛ اما مدیران واکنشگر هستند و به هشدارها و نظرات زیردستان خود توجهی نمیکنند و پس از ایجاد مشکل به فکر ارائه راه حل هستند. این امر به نوبه خود سیستمی را ایجاد میکند که فاقد ابتکار عمل است و با کوچکترین تغییرات خراب میشود.
رهبران ارزشهای مشترک را تقویت میکنند، مدیران بر کنترل از بالا تمرکز میکنند
ارزشهای مشترک بین اعضای سازمان به عنوان یک نیروی محرک عمل کرده و کارکنان را برای رسیدن به اهدافشان تشویق میکنند. رهبران هستند که این ارزشهای مشترک را ایجاد کرده و الهام بخش نیروی کار هستند. از طرفی مدیران نمیتوانند این ارزشها را به وجود بیاورند و حمایت کافی را برای ایجاد تغییرات در فرهنگ سازمان جلب کنند و فقط بر کنترل از بالا تمرکز میکنند.
مدیران دستور میدهند، رهبران درخواست میکنند
از دیگر تفاوت مدیریت و رهبری این است که مدیران تخصیص وظایف میکنند و برای هر فردی مسئولیتهای خاصی را در نظر میگیرد و از آنها میخواهد که به طور صحیح وظایف خود را انجام دهند؛ اما رهبران به جای دستور دادن درخواست میکنند و از کارمندان میخواهند تا با تعامل و همکاری برای رسیدن به هدف مشترک تلاش کنند و با دادن امتیازاتی به آنها مانند تصمیمگیری و ارائه نظرات، انگیزه زیادی را به آنها میدهند.
رهبران کاریزماتیک هستند، مدیران آموزش میدهند
رهبران به دلیل شخصیت و تواناییهای خاص خود و ارتباط قوی با اعضای تیم، انگیزش بالایی را در کارمندان ایجاد میکنند. به همین خاطر همه افراد دوست دارند همیشه در کنار رهبران حضور داشته باشند و اعتماد به نفس بالایی را به دست میآورند. در مقابل، مدیران براساس تجربههای خود مهارتهایی را به کارمندان آمورش میدهند و از اعضای تیم انتظار دارند که وظایف مشخص شده را در زمان مقرر انجام دهند.
نتیجهگیری
در این مقاله به بیان تفاوت مدیریت و رهبری پرداختیم و دریافتیم که این دو سمت شغلی با وجود شباهتهایی که با یکدیگر دارند، فرقهای زیادی بین آنها است که هر کدام از طریقی سازمان را در رسیدن به اهداف خود هدایت میکند. رهبران از طریق الهام بخشیدن و ایجاد انگیزه در اعضای تیم، عملکرد آنها را بهینه کرده و و آنان را به سمت اهداف سازمانی سوق میدهند؛
اما مدیران با برنامهریزی، سازماندهی، کنترل، راهنمایی ونظارت بر فرایندها تلاش میکنند تا سازمان را ارتقاء داده و راه رسیدن به اهدافشان را هموار میکنند. برای آشنایی و کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با مجموعه دکتر حسین یوسفی، میتوانید صفحه درباره ما را مطالعه کنید تا آموزههای خود را افزایش دهید. در صورت وجود هر گونه ابهام در مورد تفاوت مدیریت و رهبری میتوانید سؤالات خود را در بخش کامنتها مطرح نمایید.