کوچینگ
در شرایط رقابتی و غیر قابل پیشبینی جهان امروز، داشتن یک برنامه منظم و کارآمد برای مواجه با مشکلات و چالشها میتواند بهترین شیوه برای توسعه مهارتهای فردی و شغلی باشد. امروزه جهت رسیدن به اهداف کسب وکار، استفاده از Coaching بسیار حایز اهمیت است چراکه یک مربی با تجربه می تواند تردیدها، دودلی ها و ترس هایتان را برطرف سازد و به شما کمک کند تا در سریع ترین زمان، راه درست رسیدن به موفقیت را پیدا کنید. اگر کمبود وقت یکی از مهمترین چالش های پیش روی شماست و به دنبال مسیرهای کوتاه تر برای رسیدن به اهداف تان هستید، بیزینس کوچینگ به سبک دکتر حسین یوسفی را امتحان کنید.
تاریخچه کوچینگ
کلمه کوچينگ با مفهومی نزدیک به معنای امروزی آن، اولين بار در سال ۱۹۳۷ توسط گوربي (Gorby) به کار رفته است. او در مقالهای بيان کرده است «برای بهبود عملکرد در محیط کار، باید افراد باتجربهتر Coaching افراد کمتجربهتر و تازه وارد را بر عهده بگیرند». جاناتان پسمور که یکی از معروف ترین پژوهشگران در حوزه کوچینگ است میگوید: در سال ۱۹۱۱ میلادی کلمه کوچينگ در متون مدیریتی و مهارتی وجود داشته است، اما معنای کوچینگ در آن زمان بیشتر آموزش و راهنمایی بوده است. اصطلاح کوچینگ پس از متولد شدنش تا چند دهه رواج آنچناني نداشت و همه آنچه ما از کوچ و کوچینگ شنیدهایم از دهه هشتاد و نود میلادی آغاز شده است و امروزه می توان مفهوم کوچینگ را در زمینه هاي فردي و کسب و کار و خارج از محیط ورزشی نيز دید.
تعریف کوچینگ
فلسفه کوچینگ چنین است که، ما افرادی کاردان، خلاق، پر انرژی، با حکمت و توانا هستیم. ما میتوانیم زندگی مان را سریعتر و آسانتر با یاری یک کوچ، بسازیم. کوچینگ آمیزهای از چالش و حمایت است. Coachingیک روش درمانی، آموزش، منتورینگ و یا مشاوره نیست. در اصل کوچینگ رابطه ای مشارکتی فی ما بین مربی و فرد مراجعهکننده است که با طرح مسأله و مشکلی از طرف مراجعهکننده شروع میشود، در ادامه کوچ با مطرح کردن سؤالاتی اقدام به جمعآوری اطلاعات از مُراجع می نماید، سپس فرآیندی را طراحی ميکند تا مراجعهکننده را به هدفش برساند. کوچینگ مهارتهایی است که استعدادها و پتانسیلهای مُراجع را شکوفا میکند تا فرد بتواند در زندگی شخصی و کاری خود، عملکرد بهتری داشته باشد. به عبارت بهتر، کوچینگ یعنی آزاد کردن توانمندیهای بالقوه انسانها با هدف به حداکثر رساندن عملکردشان. کوچینگ به جای اینکه ماهی را در دهان افراد بگذارد، ماهیگیری را، بطور غیر مستقیم و به کمک خود مُراجع، آموزش میدهد. در اصل مُراجع با کمک کوچ به بهترين راهکار برای خود میرسد. در کوچینگ، بطور مستقیم به افراد آموزشی داده نمیشود، بلکه فرد در طول جلسات کوچینگ، به کمک کوچ، خودش به آگاهیها و توانایی هایی درباره خود دست مییابد.
از نگاه فدراسيون بين المللي کوچينگ (International Coach Federation: ICF) تعریف کوچینگ چنین است:
Coaching همکاری بین کوچ و مراجعهکننده است که با تشویق و ترغیب مُراجع به اندیشیدن و خلاقیت، او را ترغیب میکند تا توانایی ها و پتانسيلهای فردي و حرفهای خود را به حداکثر برساند.
دقیقا کوچینگ چیست؟
- کوچینگ طرح موضوع ميباشد، نه دخالتکردن در موضوع
- کوچینگ کمک به افراد برای یادگیری است نه تدریس مسائل به آنها
- کوچینگ نیروی انگیزشی و تشویقکننده و لذت بخش در یادگیری است
- کوچینگ تمرکز کردن بر عملکرد، با بهره گیری از ظرفیتهای موجود است
- کوچینگ آزادسازی پتانسیل و ظرفیتهای افراد است.
- کوچینگ کمک به افراد جهت دستیابی به شرایط مطلوب و سپس بهبود آن است
- در کوچینگ به جای مطرح کردن نظرات جدید، ایده ها را از ذهن افراد بیرون می کشد
- کوچينگ تحمیل عقاید نیست بلکه، کمک می کند تا راهکارهای ذهنی افراد پرورش یابد، به جای راهنمایی کردن، افراد را به تفکر وا می دارد
- کوچینگ تئوری نمي باشد بلکه میدانی است و باید آن را با تکرار و تمرین زندگی کرد
کوچینگ چه چیزي نیست؟
- به معنای گفتن و دستور دادن به مُراجع درباره آنچه که باید انجام دهد و چطور باید انجام دهد، نیست.
- فرآيند و ساختاربندی آن شبيه آموزش و مشاوره نیست.
- به معنی ارائه بازخوردهای غیرضروری نیست.
- ناجی انسانها و ارائهدهنده همه پاسخها به آنها نیست.
- صرفاً برای افراد ضعیف نیست.
- یک معیار صرفاً انضباطی نیست.
کوچ یا کوچینگ کیست؟
کوچ یا مربی (Coach)، فردی است که تمایل دارد با افرادي که در سطوحی مختلف از زندگی همچون بخش خصوصی، شخصی، شغلي و یا کسب و کار هستند ارتباط مؤثری ايجاد نماید تا آنها را در رسیدن به اهداف خود راهنمایی نماید. Coach لزوماً در حوزه مورد بحث تخصص ویژه ای ندارد، بلکه تمرکزش بر روی این موضوع است که به فرد کمک کند، پتانسیلهایش را شناخته و آنها را آزاد نماید. کوچ، از طریق پرسش و سفر کردن فرد در درون خود، مُراجع را به عمیق فکر کردن تشويق میکند و به او انگیزه میدهد تا پتانسیلهای خود را به اوج برساند، زيرا بر این باور است که توانمندیهای فرد فراتر از چیزی است که در حال حاضر نشان میدهد و در نتيجه مُراجع را بر اساس عملکرد امروز او، قضاوت نمیکند. کوچ بر روی حال و آینده نزديک و فرصتهای پیش رو تمرکز دارد نه اشتباهات گذشته. از این طریق است که به فرد کمک میکند به جایگاه بهتري دست یافته و رشد کند. کوچ، بر این باور است که فرد، پاسخ مشکلاتش را میداند و با استفاده از مهارتهایی همچون گوش کردن فعالانه، پرسشگری قدرتمند (پرسيدن سوالات درست و موثر) و ارائه بازخوردهای مناسب، به مُراجع کمک میکند تا پاسخ هايش را کشف نمايد. کوچ به جای آموختن به مُراجع، به او کمک میکند، خودش یاد بگیرد. وظیفه Coach این است که به کوچی (Coachee) کمک نماید تا آگاهی بیشتری نسبت به داشتهها و دانستههايش پیدا کند و مسئولیت توسعه و رشد خودش را بر عهده بگیرد. اگر نگرش جدید و ایده پردازی در مراجعه کننده ایجاد نشود، می توان گفت که یادگیری اتفاق نیافتاده و فرآيند Coaching با شکست مواجه شده است. رابطه کوچ و کوچی از جنس گفتگو است، یک نوعي گفتگوی سقراطی. کوچ، بیشتر نقش تسهیلگر را بر عهده دارد و تلاش ميکند با سوالهای باز، که پاسخ قطعی، کوتاه و مشخص ندارند، خودآگاهی مُراجع را افزایش داده و حس پذیرش مسئولیت برای بهبود وضعیت موجود را در او بیدار کند. در نتیجه، Coaching از جنس نصیحت، راهنمایی و توصیه نیست. لازم به ذکر است که، مربی باید فردی باتجربه و دارای صلاحیتهای لازم برای کوچينگ باشد و آشنایی کامل با تکنیکهاي رشد و پیشرفت، داشته باشد.
مسئوليت هاي کوچ عبارتند از:
- هم راستا با آنچه مُراجع میخواهد، اکتشاف و شفافسازی کند
- مُراجع را به کشف خود تشویق کند
- راهحلها و استراتژیهای خود مُراجع را استخراج کند
- مسئولیتپذیری و پاسخگویی مُراجع را حفظ کند
فرآیند جلسه کوچینگ چگونه است؟
جلسه کوچینگ جلسه ای از جنس مشاوره است که به مراجعه کننده کمک میکند تا با کمک کوچ، استعدادها و توانایی هاي خود را بشناسد و با ایجاد انگیزه از طرف مربی، در مسیر رسیدن به اهداف خود، حرکت نماید. فرآیند کوچینگ، با ایجاد انگیزه بالا در مُراجع شروع میشود تا فرد بتواند با یک روحیه مثبت از فرصت هاي به وجود آمده استفاده کند و با انتخاب بهترین راه حل ها، به اهداف خود دست يابد. پس از تعيين دقيق اهداف، مربی به مراجعه کننده کمک ميکند تا با واقعیتها روبرو شود و شرایط فعلی خود را به شکلی صریح و واقعی توصیف کند. در مرحله بعد، مراجعه کننده اقدام به بررسی گزینههایی می کند که او را در راه رسیدن به اهدافش کمک می نماید و در نهایت مُراجع لیستی از اقداماتی تهیه ميکند که میتواند به کمک آنها، به اهدافش برسد. کوچ فقط مُراجع را از واقعیت مشکل مطلع مسازد و با پرسشگری قدرتمند، مسئله را برای مُراجع قابل فهم و ساده میکند تا در نهایت خود او، با اعتماد به نفس و آگاهی، تصمیم به حل مشکل نمايد.
- اگر به دنبال آگاهی از استعدادها و توانایی های خود و کارکنان تان هستید
- اگر به دنبال بهبود عملکرد و افزایش بهره وری خود و کارکنان تان هستید
- اگر به دنبال افزايش توانايي در حل مسائل و تصمیمگیری موثر هستید
- اگر به دنبال مسیرهای کوتاه تر برای رسیدن به اهداف تان هستید
- اگر به دنبال افزایش توانایی هدفگذاری و برنامهریزی هستید
- اگر به دنبال برقراری تعادل در زندگی و کار خود هستید
بیزینس کوچینگ به سبک دکتر حسین یوسفی را امتحان کنید
انواع کوچينگ
امروزه تقریباً برای هر حوزهای کوچینگ تخصصی به وجود آمده است. در نتيجه تقسیمبندی شفاف و مشخصی برای خدمات کوچینگ وجود ندارد، اما چند گرایش تخصصی کوچینگ وجود دارند که بیشتر منابع و صاحبنظران به آنها اشاره کرده اند.
۱. کوچینگ مدیران اجرایی (Executive Coaching)
مخاطب این نوع کوچینگ، مدیران اجرایی سازمانها هستند. مربی تلاش میکند تا با استفاده از قواعد و ابزارهای Coaching، عملکرد این افراد در محیط کار را بهبود بخشد. ریچارد کیلبرگ (Richard Kilburg) از معروفترین پژوهشگران دانشگاهی در حوزه کوچینگ مدیران ارشد می باشد، از دیدگاه او کوچینگ مدیران اجرایی برای افرادی مناسب است است که:
- در حد یک مدیر، اختیار و مسئولیت دارند
- میخواهند عملکرد حرفهای خويش را بهبود دهند
- میخواهند رضایت شخصی خود را افزایش دهند
۲. کوچینگ رهبری (Leadership Coaching)
مخاطبین اصلی کوچینگ رهبری، همان مدیران ارشد سازمانی هستند. در نتیجه تفاوت بین کوچینگ مدیران اجرایی و کوچینگ رهبری بیشتر در «هدف کوچینگ» است و نه «مخاطب کوچ». در Leadership Coaching، هدف مربی این است که به مراجعه کننده کمک کند تا پتانسیل و توانایی خود را در ارتباط با دیگران و تعامل با آنان و تأثیرگذاری بر روی آنها افزایش دهد، بر خلاف Executive Coaching که بیشتر به حوزه های اجرایی و عملیاتی سازمان پرداخته میشود.
۳. کوچینگ کسب و کار (Business Coaching)
این روزها بیزینس کوچینگ بسیار رواج پیدا کرده است اما فعلاً درباره تعریف آن اتفاقنظري وجود ندارد. برخی میگویند Business Coaching، معادل Executive Coaching است و این دو حوزه تفاوتی با هم ندارند. اما برخی معتقد هستند که کوچینگ کسب و کار مانند چتری است که بالای سر همه فعالیتهای Coaching در کسب و کار قرار میگیرد، یعنی Executive Coaching، Leadership Coaching و کوچ کردن افراد در سطوح پایین سازمان، همگی مصداق Business Coaching هستند. بر این اساس، هر نوع فعالیت کوچ در فضای کسب و کار را میتوان بیزینس کوچینگ نامید. طرفداران گروه دوم تأکید دارند که Coaching مخصوص مدیران ارشد نیست و هر فردی در هر جایگاهی در سازمان، میتواند از کمکهای یک مربی برای توسعه فردي و پیشرفت شغلي خود استفاده نمايد.
۴. کوچینگ سلامت (Health Coaching)
کوچینگ سلامت نسبت به دیگر شاخههای Coaching جوانتر است و طی دو دهه اخیر جدی شده است. این شاخه از کوچینگ توسط کسانی که در حوزه سلامت دانش و تجربه دارند، ارائه می شود. Health Coaching به افراد کمک ميکند تا در فرآیند حفظ سلامت خود، بطور جدی و فعالانه ای مشارکت کنند.
- مربی سلامت باید بتواند دانش، مهارت و اعتماد به نفس مراجع کننده را در زمینه ارتقاء سلامتش افزایش دهد.
- مراجعه کننده را مجهز به ابزارهای لازم برای حفظ سلامت خویش کند.
- کمک کند تا مُراجع در حوزه سلامت برای خود هدف گذاري کند.
۵. کوچینگ زندگی (Life Coaching)
تقریباً هر نوع کوچینگی را که نتوانید در شاخههای دیگر قرار دهید، میتوانید به عنوان Life Coaching در نظر بگیرید. یک تعریف ساده کوچینگ زندگی این است که، هر نوع فعالیت کوچینگ خارج از فضای کار، کوچینگ زندگی محسوب میشود. تعریف دیگری از کوچینگ زندگی این است که، Coach در یک فرآیند سیستماتیک، کیفیت زندگی و قدرت پیشبرد اهداف را در مراجعه کننده افزایش دهد. لازم به ذکر است که، قلمرو و وسعت Life Coaching بر اساس مسئله و خواستهای که مراجعه کننده پیش روی کوچ قرار میدهد، تعریف میشود.
- کوچینگ فردی و کوچينگ توسعه فردي
- کوچینگ فروش
- کوچینگ تحصيلي
- کوچينگ نوجوانان
- کوچينگ معنوي
- و…
اهميت کوچينگ
با توجه به اینکه هر روز ارتباطات در جهان پیچیدهتر میشود، نقش Coaching، در ایجاد عملکرد مؤثر، پي بردن به پتانسیل و توانایی ها و قرار گرفتن افراد در فضای یادگیرنده در سازمانها، بیشتر و بیشتر احساس میشود. اجرای Coaching در سازمانها، علاوه بر اینکه همکاری، ارتباطات موثر، تعامل، رقابت سالم، فرهنگ یادگیری و کسب بهترین تجارب را تشویق و ترویج میکند، ایدههای خوبی را برای سریعتر کردن عملکرد، یادگیری بهتر و خوشایند کردن یادگیری و یاددهی در اولویت کاری مدیران و کارکنان قرار میدهد. Coaching جهت کمک به پرسنل و پرورش ظرفیتهای درونی و دادن احساس هویت به آنهاست و هدف اصلی آن توسعه مهارتها، توانایی ها و شایستگیهای پرسنل است.
ضرورت وجود کوچینگ
امروزه کوچینگ از بهترين روشهای توسعه فردي و سازماني و یک رویکرد قدرتمند در مدیریت عملکرد به شمار مي آيد. آموزش معمولاً شامل گروهی از افراد و دارای محدودیت زمانی است، اما Coaching روشی متمرکز، فرد به فرد و بدون محدودیت زمانی است که در هر ساعت و هر روز قابل اجرا است. برخلاف بعضی از روش های آموزش، کوچینگ یک روش فوری نیست که فوری هم از یاد برود، بلکه یک تأثیر ماندگار و بلندمدت روی افراد و سازمان دارد.
با توجه به پیچیدگیهای دنیای امروز، توانمندی انسانها در تجزیه و تحلیل و حل مسائل پیش رو و آمادگی برای مواجهه با تغییرات جاری و شرایط مختلف کار و زندگی، بسیار اهمیت دارد، از این رو کوچینگ به ابزاری مفید و اجتنابناپذیر برای مواجهه و هماهنگی با بسیاری از این تغییرات تبدیل شده است. امروزه بسیاری از سازمانها و کسب و کارهاي موفق یا به تازگی از برنامههای کوچینگ برای بالا بردن امتیاز و رشد سازمانی خود استفاده میکنند، یا قبلاً استفاده از آن را آغاز کردهاند. این سازمانها میدانند که پشتیبانی و رشد مهمترین منابع شان، که همان نیروی انسانی شان است، مزیتهای بسیاری دارد. در حال حاضر، پرسنلي که عملکرد عالی دارند و همچنين رهبران در حال ظهور و مدیران سطح متوسط، تشویق و ترغیب میشوند تا کوچینگ انفرادی را امتحان کنند. این کار موجب ايجاد ارزش و انگيزه در افراد و باعث موفقیت سازمانی میشود.
- افزایش پیچیدگیهای محیطی و در نتیجه افزایش چالشهای فردي و کاری
- ناتوانی اکثر افراد در پاسخگویی به محیط پویا و متنوع امروزي
- گسترش حوزه خدمات در کسب و کارها و ایجاد شرایط کاری متنوع، با توجه به ویژگیهای این حوزه و اهمیت توجه به افزایش مستمر کیفیت فرآیندها
- نیاز به استفاده سریع از آموختههای محیط کار، برای رسیدن به عملکرد بهتر
- افزایش اهمیت مدیریت دانش و انتقال دانش ضمنی به همکاران طی فرآیندهای کاری
- افزایش تمایل کارکنان برای رشد و پرورش تواناييهای خود در مسیر شغلی مطلوبشان و نیاز به روشهای جديد برای افزایش دانش و مهارتهای شغلی
تحقیقات نشان داده است 80 درصد از افرادی که Coaching دریافت کردهاند، اعتماد به نفسشان افزایش یافته است و بیش از 70 درصد از بهبود عملکرد کاری، روابط و مهارتهای ارتباطی موثرتر بهرهمند شدهاند، همچنین 86 درصد از سازمان هایی که سرمایهای صرف Coaching کارکنان شان کردهاند، آن را دوباره بدست آوردهاند.
مزایای کوچینگ
فرآیند کوچینگ در صورتیکه با همراهی یک کوچ با تجربه و حرفهای انجام شود، میتواند در تمامی ابعاد زندگی و شغلی فرد تأثیر مثبت ایجاد نماید.
مهمترين مزاياي کوچينگ عبارتند از:
- توسعه فردی و سازمانی
- خودشناسی و بهبود سطح درک و آگاهی
- افزایش آگاهی نسبت به توانمندی ها و استعداد های پنهان
- افزایش اعتماد به نفس و خود باوري با شناخت نقاط قوت و ضعف خود
- افزایش توانایی هدفگذاری و برنامهریزی
- افزايش توانايي حل مسأله و تصمیمگیری موثر
- بهبود عملکرد و کارايي
- دریافت بازخورد های سازنده
- افزایش تعهد و مسئولیتپذیری فردي و سازماني
- شناسایی کارمندان و مديران با پتانسیل بالا
- افزايش انگيزه و توانمند سازي افراد
- افزايش مهارت آموزش پذيري و یادگیری
- بهبود روابط با ديگران
- برقراری تعادل در زندگی و کار
کوچینگ برای چه افرادی مفید است؟
افراد انعطافپذیر، صبور و دارای روحیه تغییرپذیری میتوانند با استفاده از کوچينگ نهایت بهره را ببرند. در واقع کوچینگ برای تمامی کساني که برای آینده خود برنامه و هدف مشخصی داشته باشند، مفید است. اما افرادی که به مربی خود اعتماد ندارند، دارای فکري باز نیستند و ایدهها و نظرات خود را بیان نمیکنند، نمیتوانند از کوچينگ استفاده لازم را داشته باشند.
نحوه برگزاری جلسه کوچینگ
جلسه کوچینگ در دو نوع فردی و گروهی برگذار میشود. در جلسات فردی تمام زمان جلسه به حل چالش یک نفر اختصاص داده میشود. اما در جلسات کوچینگ گروهی، افراد جلسه بصورت مشترک یک موضوع خاص را بیان میکنند و مربی همان استراتژی جلسه خصوصی را بکار میگیرد. در حقیقت در جلسات کوچینگ گروهی پرسش ها از طرف چند مُراجع مطرح میشود و پاسخ کوچ یک پاسخ عمومی به همه مُراجعان خواهد بود.